... و بار دیگر محرم از راه رسید و رخت عزا بر تن شد . نمی دونم از کجا شروع کنم و چطور بگم ؟! می خواستم تو این پست کمی از حال و هوای محرم تو جبهه ها بگم ولی دیدم نمی تونم آنچه در دل دارم را بنویسم ! آخه چطور می شه حال و هوای کسانی رو وصف کرد که وقتی نام آقاشون رو می شنیدن انگار تو این دنیا نبودن ، دیدم قلم عاجز از اینه که بنویسه چطور بچه ها با چه خلوصی به عشق آقاشون هر روز بعدِ نماز صبح زیارت عاشورا می خوندن و به عشق زیارتِ قبر شش گوشه آقا به سر و سینه می زدن ، واقعاً نمی شه اون حالات را توصف کرد ، وقتی مداح شروع میکرد به نوحه خونی ، اونقدر از خود بیخود می شدن که هیچ زبان و هیچ قلمی نمی تونه حال خوش اونها رو بیان کنه و یا بنویسه ! یادش بخیر وقتی تو چادر نماز خونه گردان جمع می شدیم و با تشکیل هیئت سینه زنی به گردانهای مجاور می رفتیم و اقامه عزا می کردیم .
یاد شهدای عزیز بخیر که با شور حسینی و عشق به ابا عبدالله (ع) در این مراسمات پیشقدم بودن و با خلوص نیت به عزاداری می پرداختن و چه خوش اجر و پاداش خود را از آقا گرفتند و در جوار قرب الهی آرام گرفتند و مهمان خوان حضرتش شدند .
در این مجال خیلی مصدع اوقات دوستان نمی شوم و سطور بالا را هم من باب یادآوری خاطرات گذشته برای خودم ذکر کردم تا یادم باشد که چه دورانی را پشت سر گذاشتم و فراموشم نشود که با چه خوبانی بودم که به واقع نوکر آقا اباعبدالله الحسین (ع) بودن نه مثل منی که فقط ادعای حب اهل بیت دارم و در عمل پایم می لنگد .
در ادامه همه شما عزیزا را به ذکر اشعاری از شاعر دلسوخته و عاشق ، مرحوم آغاسی و جملاتی از شهید اهل قلم ، سید مرتضی آوینی مهمان می کنم .
*******************************************
زنده یاد حاج محمدرضا آغاسی این چنین سروده است :
کربلا ، بیت الحرامی دیگر است
حاجیانش را ، مقامی دیگر است
نیّـتش ، ترک سر و تن گفتن است
در پی اش ، تکبیر ِ در خون خفتن است
شیعه گی آیا شکم پروردن است ؟
یا به روز جنگ ، عذرآوردن است ؟
شیعه یعنی امتزاج نار و نور
شیعه یعنی رأس خونین در تنور
شیعه یعنی بازتاب آسمان
بر سر ِ نی ، جلوه ی رنگین کمان
شیعه باید آب ها را گِل کند
خط سوم را ز خون کامل کند
خط سوم ، خط سرخ اولیاست
کربلا بارزترین منظور ماست
*******************************************
شهید آوینی هم چنین گفت :
اما ای دل ! نیک بنگر که زبان رمز چه رازی با تو باز می گوید ؛
( کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا )
یعنی اگر چه قبله در کعبه است اما ؛
فاینما تولو فثم وجه الله )
پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده اید . یعنی هر جا که پیکر صد پاره تو بر زمین افتد آنجا کربلا است نه به اعتبار لفظ و استعاره ،که در حقیقت و هر گاه که عَلَم ِ قیام تو بلند شود عاشورا است ، باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره .
... نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار تو را می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حصین لا زمان و لا مکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی .